محمّدحسین حدّادزاده

و العصــ ـ ـ ـر (1) ان الانسان ... .

محمّدحسین حدّادزاده

و العصــ ـ ـ ـر (1) ان الانسان ... .

محمّدحسین حدّادزاده

به نام حضرت "دوست"

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مصلح الدین سعدی» ثبت شده است


دریافت: غزل سعدی با صدای عبدالکریم سروش

دریافتنصرت فتح علی خان، شمع محفل

ز عشق دوست هر ساعت، درون نار می رقصم     گهی بر خاک می غلتم، گهی بر خار می رقصم

بیا ای مطرب مجلس، سماع ذوق را درده             که من از شادی وصلش قلندروار می رقصم

شدم بدنام در عشقش، بیا ای پارسا اکنون          نمی ترسم ز رسوایی، به هر بازار می رقصم

بیا جانا تماشا کن که در انبوه جانبازان                 به صد سامان رسوایی ، سر بازار می رقصم

خلایق گرکند درمن ملامت،زین سبب هر دم          مگر نازم بر این ذوقی که پیش یار می رقصم

مرا خلقی همی گوید، گدا چندین چه میرقصی؟    به دل داریم اسراری ، از آن اسرار می رقصم

منم عثمان مروندی که یار خواجه منصورم              ملامت می کند خلقی و من بردار می رقصم

سید عثمان مرندی

محمدحسین حدادزاده
۲۵ فروردين ۹۷ ، ۲۱:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

صبر پیش گیرمبنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهٔ کار خویش گیرم

چشمی که نظر نگه ندارد
بس فتنه که با سر دل آرد

آهوی کمند زلف خوبان
خود را به هلاک می‌سپارد

فریاد ز دست نقش، فریاد
و آن دست که نقش می‌نگارد

هرجا که مولهی چو فرهاد
شیرین صفتی برو گمارد

کس بار مشاهدت نچیند
تا تخم مجاهدت نکارد

نالیدن عاشقان دلسوز
ناپخته مجاز می‌شمارد

عیبش مکنید هوشمندان
گر سوخته خرمنی بزارد

خاری چه بود به پای مشتاق؟
تیغیش بران که سر نخارد

حاجت به در کسیست ما را
کاو حاجت کس نمی‌گزارد

گویند برو ز پیش جورش
من می‌روم او نمی‌گذارد

من خود نه به اختیار خویشم
گر دست ز دامنم بدارد


بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهٔ کار خویش گیرم


بعد از طلب تو در سرم نیست
غیر از تو به خاطر اندرم نیست

ره می‌ندهی که پیشت آیم
وز پیش تو ره که بگذرم نیست

من مرغ زبون دام انسم
هرچند که می‌کشی پرم نیست

گر چون تو پری در آدمیزاد
گویند که هست باورم نیست

مهر از همه خلق برگرفتم
جز یاد تو در تصورم نیست

گویند بکوش تا بیابی
می‌کوشم و بخت یاورم نیست

قسمی که مرا نیافریدند
گر جهد کنم میسرم نیست

ای کاش مرا نظر نبودی
چون حظ نظر برابرم نیست

فکرم به همه جهان بگردید
وز گوشهٔ صبر بهترم نیست

با بخت جدل نمی‌توان کرد
اکنون که طریق دیگرم نیست

بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهٔ کار خویش گیرم

...

مصلح الدین سعدی شیراز

محمدحسین حدادزاده
۲۱ خرداد ۹۲ ، ۰۶:۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر