"شرمندهام و سربلند" شارمین میمندی نژاد
نازنینانی امروز بر صحنه برنامهی ما آمدند که بزرگوارانه از مسببِ قتل عزیز خود گذشت کردهاند و ما از شهد شیرین بخشش آنان نوشیدهایم. اما اواخر سال گذشته و امسال نتوانستیم دو پرونده را به سوی بخشش ببریم و این برای ما بسیار دردناک بود و خستگی بر تن تک تک اعضای جمعیت باقی ماند. ممکن است کسی بپرسد چرا ناراحتید؟ آیا به ما ربطی دارد که برویم از خانواده ای که عزیزش را از دست داده طلب بخشش کنیم؟ چرا باید این کار را بکنیم؟
داستان خلقت آدم در کتب مختلف دینی وقتی به دینهای مترقیتری مثل یهودیت، مسیحیت و اسلام میرسد، خیلی جالب و متفاوت میشود. زمانی که قرار است گلِ انسان گرفته شده و انسان آفریده شود، در تفاسیر اولیهی قرآن، داستان بدین شکل است که فرشتگان مقرّب خدا به سمت خاک کعبه میروند؛ تنها خاکی که از آب بیرون بود. جایی که بعدا خانه خدا میشود. هر فرشتهای که میرود، خاک سینه میبندد و زمین اجازه نمیدهد فرشته خاک را بردارد. فرشته میپرسد: چرا نمیگذاری این خاک را از تو بردارم؟ و زمین پاسخ میدهد : " این خاک را خرج ساختن انسانی میکنید که بر روی سطحِ من خونها خواهد ریخت". به نوعی همان مفهوم آیه 30 سوره بقره که در آن ملائکه میگویند انسان خونها خواهد ریخت. فرشتهها از قبل میدانستند؛ شاید چون این هشدار توسط خاک بیتالحرام که خون ریختن بر رویش حرام بود، پیشتر به فرشتهها داده شده بود. آخرین فرشته که میرود و خاک وجود انسان را بر میدارد، عزرائیل است. وقتی میرود سمت خاک، خاک میگوید: "من این خاک را امانت نمیدهم که بروی با آن انسان بسازی" و و عزرائیل میگوید : "مُشتی خاک به من بده؛ به تو بازش خواهم گرداند". یعنی این انسان موقت است و بعدا به خاک باز میگردد. با هر عملی که کرده است.
انگار سرشت خشم و خونریزی در جان انسان نقش بسته است و در تحت شرایطی، همه ما امکان دارد مرتکب قتل شویم. امّا وقتی فرشتهها نزد خداوند از این سرشت خونریز میگویند و میخواهند که آدم آفریده نشود، خداوند میگوید: "من به چیزی آگاهم که شما آگاه نیستید". آگاهی خداوند در آنجا فاصلهای است که انسان از حیوانات میگیرد. یعنی با اسم گذاشتن روی موجودات دیگر از حیوانات فاصله میگیرد. اما نکتهی جالبی پیش میآید که ما توی این پروندهها متوجهاش شدیم. یک کاراکتر جدید به این داستان سهگانه اضافه میشود: خداوند، انسان و فرشتهها. این کاراکتر جدید، فرشتهای است که تمرد میکند. این فرشته، شیطان است؛ با سالها عبادت. حال این داستان را با معنای سمبلیک در نظر بگیرید. خدایی داریم در درونمان، شیطانی داریم در درونمان، و آدمیتی داریم در درونمان. این پردهی زندگی همهی ماست...
=====================
ادامه مطلب را در نشریه گلیخ شماره 12 بخوانید.
این شماره را از خانههای ایرانی جمعیت امام علی(ع) در سراسر کشور خریداری کنید.
گل یخ نشریه داخلی جمعیت امام علی(ع) است.