محمّدحسین حدّادزاده

و العصــ ـ ـ ـر (1) ان الانسان ... .

محمّدحسین حدّادزاده

و العصــ ـ ـ ـر (1) ان الانسان ... .

محمّدحسین حدّادزاده

به نام حضرت "دوست"

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روزگار» ثبت شده است


عیانک جمیله القدس

روزگاران این تکرار را به یاد خواهد داشت، خون بیگناهان و بازی بزرگان؛ و ما که به امید صبح فردا ایم...

به امید بیداری...

قریب 50 شهید و بیش از 1000 زحمی! برای چه؟ تفکرات احمقانه هم نوع من...

«وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ» بقره (2)، آیه 30

«و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینى خواهم گماشت، (-(فرشتگان)-) گفتند: آیا در آن کسى را مى‏ گمارى که در آن فساد کند، و خون‏ها بریزد و حال آن که ما با ستایش تو، (-(تو را)-) تنزیه مى‏کنیم و به تقدیست مى‏پردازیم. فرمود: من چیزى مى‏دانم که شما نمى‏دانید»

محمدحسین حدادزاده
۲۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۲۲:۱۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اتفاق جالبی بود

امروز که به میدان مجاهدین رفته‌بودم تا برای ثبت یک اتفاق تاریخی چند روزنامه بخرم! تنها دو روزنامه تمام شده بود

کیهان و وطن امروز.

دو منتقد اصلی توافق هسته‌ای.

من هنوز هم به عدم خوشبینی رهبری فکر میکنم و این روزهای مهم سه ماهه.

وطن امروز

محمدحسین حدادزاده
۱۵ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۳۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

سال نو شد.

و من در کهنگی ای دیرین غرقه

در دل روزگار خدمت، فکر میکردم این تحویل سال، نوترین تغییر زمان و شادترین لحظه ها باید باشد امّا، با دیدۀ کور پِیِ یار نتوان گشت.

نوروزتان پیروز؛

برای امسالمان چه می خواهیم؟

جز رسیدن به یار؟ جز رسیدن یار؟

امام زمان (عج)

وقتی تـو نیستی
نه هست‌های ما
چونان‌ که بایدند
نه بایدها ...

هر      روز     بی      تو
روز    مـبـاداسـت.

"قیصر امین پور"

محمدحسین حدادزاده
۰۲ فروردين ۹۴ ، ۲۱:۵۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

مهر من

شاید؛

خدا را چه دیدی، اصلا شاید سه شنبه دی را برای من آفریده باشد.

:-)

محمدحسین حدادزاده
۱۱ دی ۹۳ ، ۲۱:۰۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

این روزها خبر از محاکمه "سران فتنه" به گوش می رسد.

9 دی! انسان به یاد روزگار گذشته می افتد،

روزگاری که "آقایانی" چنان پر حرارت دسترنج هم پیاله گان خود را به باد شدیدترین حمله ها قرار می دادند.

برای یک صندلی. برای خدمت!

روزهایی که "خواصی" پای بر سر قانون، ایستاده صدای اجرای قانون سر میدادند.

برای یه صندلی. برای احقاق حق!

روزهایی که "ما" سر در گم "بازی" ای بودیم که خلقی سبزش میخواندند و خلقی فتنه.

و کینۀ بیهوده برادران.

و ملّتی که باز در خیابان، فهیم و عزیز و غیور ماند.

9 دی، یادآور روزهای شکستن اعتماد و قلب ها و شیشه ها و ریختن خون هاست. بی آنکه خون بهایی باشد، بی آن که مرهمی باشد.

داغی که خاکستر حصرش مانده.

آنچه می ماند

یقین قدرت است و تنهایی اش.

محمدحسین حدادزاده
۱۰ دی ۹۳ ، ۱۵:۴۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر